بررسی رابطه پنج عاملی شخصیت و گرایش تفکر انتقادی با نقش واسطه گری سلامت روانی
چکیده:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه پنج عاملی
شخصیت و گرایش تفکر انتقادی با نقش واسطهای سلامت روان دانشجویان
روانشناسی شهر یاسوج میباشد. جامعه آماری پژوهشکلیه دانشجویان رشته
روانشناسی دانشگاه آزاد و پیام نور واحد یاسوج در سال تحصیلی 92-91
میباشد که از این جامعه تعداد 200 نفر به عنوان نمونه از طریق روش
نمونهگیری تصادفی خوشهای ساده انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوری این پژوهش
عبارتند از: پرسشنامه گرایش تفکر انتقادی (CCTDI)، پرسشنامه پنج عامل
شخصیتی نئو، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ). جهت تجزیهوتحلیل دادهها از
روشهای آماری همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون و همچنین نرمافزار لیزرل
جهت تعیین نقش واسطهای سلامت روان بین تیپ شخصیتی و نگرش تفکر انتقادی
استفاده شده است، از یافتههای به دست آمده میتوان گفت: همچنان که
تیپهای شخصیتی قدرت پیشبینی گرایش به تفکر انتقادی را ندارند، سلامت
عمومی هم نمیتواند نقش واسطهای بین تیپ شخصیتی و گرایش به تفکر انتقادی
را داشته باشد. رابطه بین سلامت عمومی و تیپ شخصیتی معنادار میباشد، پنج
عامل شخصیت میتوانند سلامت عمومی را به ترتیب زیر پیشبینی و تبیین کنند:
روان رنجور خویی در شخصیت به صورت مثبت و توافق پذیری و برونگرایی به
صورت منفی اختلال سلامت روان را تبیین میکنند. رابطه نشانههای جسمانی و
پنج عاملی شخصیت بدین گونه بود که روان رنجور خویی، به صورت مثبت و
انعطافپذیری به صورت منفی اختلال نشانههای جسمانی را پیشبینی میکنند.
رابطه بین بیخوابی، اضطراب و افسردگی با پنج عامل شخصیت به این صورت است
که روان رنجورخویی به صورت مثبت و توافق پذیری به صورت منفی بیخوابی،
اضطراب و افسردگی را پیشبینی میکند، همچنین رابطه بین برونگرایی و
افسردگی به صورت مثبت و معنادار تبیین شده است، رابطه بین نارساکنش وری
اجتماعی و پنج عامل شخصیت کمتر از 10 درصد گزارش شده که این رابطه معنادار
میباشد، همچنین بنا بر یافتههای جانبی رابطه بین سلامت روان و گرایش
تفکر انتقادی به صورت مثبت و معنادار حاصل گردیده. /05?>p
توجه : فرمت فایل ورد ( قابل ویرایش ) میباشد.
- ۹۶/۰۷/۲۶