چکیده
محیطی که شرکت اکنون در آن فعالیت میکنند، در حال رشد و بسیار رقابتی است و شرکتها برای ادامه حیات، مجبور به رقابت با عوامل متعددی در سطح ملی و بینالمللی و بسط فعالیتهای خود از طریق سرمایهگذاریهای جدید میباشند. شرکتها برای سرمایهگذاری احتیاج به منابع مالی دارند، اما منابع مالی واستفاده از آنها باید به خوبی تعیین شود تا شرکت بتواند سودآور بوده و ارزش آن حداکثر شود و این وظیفه مدیر مالی است که منابع تامین مالی و نحوه استفاده از آنها را تعیین کند. تامین مالی میتواند از طریق استفاده از بدهی و ایجاد اهرم، یا با استفاده از آوردههای سهامداران باشد. در انتخاب گزینههای تامین مالی، آنچه اهمیت دارد هزینه سرمایه این گزینه ها است.زیرا هر چه هزینه سرمایه کمتر باشد، ارزش شرکت افزایش یافته و در نتیجه ثروت سهامداران افزایش مییابد از سوی دیگرقدرت و اختیار تصمیم گیری در شرکتهای سهامی عام در اختیار مدیرانی است که با منافع گروههای برون سازمانی، به ویژه سهامداران، تضاد منافع دارند. این تضاد منافع که درنتیجة تفکیک مالکیت از مدیریت است، از زمانهای گذشته توجه بسیاری را به خود معطوف ساخته است. در جهت تعدیل تضاد منافع، معیارهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد مدیران و ارائه مبنایی برای تعیین میزان پرداختهای انگیزشی به آنها بر اساس نتایج این ارزیابیها ابداع و مورد استفاده قرار گرفت پژوهشهای متعددی در زمینة شناسایی مشکلات ناشی از تفکیک مالکیت از مدیریت انجام شد .جستجوهای اولیه برای دستیابی به معیارهای ارزیابی عملکرد منجر به استفاده از اعداد و اطلاعات حسابداری در این زمینه شد. بسیاری از معیارهای ارزیابی عملکرد، مبتنی بر مدلهای حسابداری است.بروز پاره ای مشکلات سبب گرایش محققان به مدل های دیگر گردید بدین منظور مدل های اقتصادی ارزیابی عملکرد مطرح و مهمترین آنها یعنی ارزش افزوده اقتصادی معرفی گردید. تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین ساختار سرمایه و ارزیابی عملکرد صورت گرفته است.نماینده ساختار سرمایه ، اهرم مالی و معرف ارزیابی عملکرد دو شاخص مهم حسابداری و اقتصادی یعنی جریان نقدی آزاد وارزش افزوده اقتصادی می باشد.برای بررسی وجود این رابطه و پاسخ به پرسش «آیا رابطه معنیداری بین بین اهرم مالی و سطح عملکرد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟». ازاطلاعات مربوط به صورت های مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است . به منظور بسط و قابلیت قیاس، شرکت های نمونه در هشت گروه اصلی مطابق طبقه بندی سازمان بورس واوراق ارائه گشته و دو پرسش«1- آیاتاثیر اهرم مالی بر ارزش افزوده اقتصادی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، بر اساس نوع صنعت متفاوت است؟و2-آیا تاثیر اهرم مالی بر جریان نقدی آزاد شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، بر اساس نوع صنعت متفاوت است؟» مطرح گردید. نتایج بدست آمده حاکی از تأیید فرضیه های تحقیق بوده است.
- ۹۶/۰۸/۰۱