چکیده پژوهش
امروزه با برداشته شدن موانع تجارت بین کشورها و رواج ساز و کارهای شبکه ای، شاهد ظهور پدیده جهانی شدن در سطح تجارت بین الملل، که به تعبیری به معنای ایجاد شرکت های بزرگ چند ملیتی و رویارویی مصرف کنندگان با محصولات این شرکت هاست، می باشیم. در نتیجه مصرف کنندگان، با توجه به رویارویی با حجم وسیعی از محصولات ساخته شده در کشورهای مختلف دنیا، ناچارند تا با استفاده از برخی منابع و نشانه های اطلاعاتی مهم، به ساده سازی و اطمینان یافتن از تصمیم گیری خرید خود بپردازند. از جمله این نشانه های اطلاعاتی، نام کشور سازنده و تصویر برند محصول که در ذهن مصرف کنندگان شکل گرفته، می باشد. به عبارت دیگر، نام کشور سانده و تصویر برند می توانند در مقبولیت و یا عدم مقبولیت یک محصول تاثیر بسزایی داشته باشند. همچنین تولید کنندگان عرصه بین المللی نیز خود به خوبی به این امر واقفند که این دو عامل از ویژگی های متمایز کننده محصولات، می باشند. از این رو، آنها در انتخاب کشور سازنده محصولاتشان دقت لازم را به عمل می آورند و سعی در ایجاد تصویری مطلوب از برند خود در ذهن مشتریان دارند.
در مطالعه حاضر، چارچوبی نظری به منظور توصیف اثرات کشور سازنده و تصویر برند بر تصمیم گیری خرید مشتریان ارائه می شود. گرچه میزان اثر گذاری کشور سازنده و تصویر برند بستگی به نوع محصول دارد، یافته ها به طور کلی بیانگر تاثیر قوی تر تصویر برند نسبت به کشور سازنده بر ادراک مشتریان ایرانی از محصولات ترکیبی جهانی می باشند.
این مطالعه در پی آن است که بتواند پیشنهادات سودمندی را در اختیار بازاریابان بین المللی کمپانی بوش در رابطه با بازار ایران و مشتریان ایرانی قرار دهد. تا بتوانند با شناخت بهتر شرایط، فعالیت های آتی خود را جهت سودآوری بیشتر برنامه ریزی نمایند.
- ۹۶/۰۸/۰۱